پیش نرفتن.درجا زدن.قهقرا.بعبارت دیگر تکیه بر انچه *داریم*اگاهیم.میتوانیم بدان دلبسته شویم و با ان احساس ایمنی کنیم.از گام گذاشتن به ناشناخته میترسیم.ودر نتیجه پرهیز میکنیم.زیرا در حقیقت گر چه پس از برداشتن گام ممکن است به بیخطر بودن ان پی ببریم.ولی پیش از ان این گام مخاطره امیز وهراس انگیز مینماید.تنها انچه قدیمی و ازمایش شده است مطمئن است و یا چنین جلوه میکند.در هر قدم تازه خطر شکست وجود دارد و یکی از علل ترس مردم از ازادی همین است.
داشتن یا بودن
اریک فروم
قدم زدم با تو و اندیشیدم ...
عشق فرزنـد آزادیست