اما حقیقت آن است که(دوستشان دارد)چون بر آنان مسلط است

میکوشد تا با مادیات با تحسین با مطمئن ساختن به محبت خودبا لطیفه و سخناوری

وغمخواری به آنان رشوه دهد.بسا که به آنها همه چیز میدهد همه چیز به استثنا یک

چیزـ حق آنکه مستقل و آزاد باشند.این وضع در روابط میان والدین و فرزندان غلبه دارد.

حالت تسلط و مالکیت اغلب به وسیله حجابی که به صورت غمخواری(طبیعی)و جهد

در حفاظت کودک جلوه گر میشود پنهان میگردد.بچه را در قفسی طلایی محبوس میکنند

و به او همه چیز میدهند به شرط آنکه قفس را ترک نکند.وقتی کودک بزرگ شد در او

ترسی عمیق از عشق پدید میآیدچون در چشم او عشق گرفتاری و برخوردن به مانع در

راه نیل به آزادی است.            گریز از آزادی(ص۱۵۲)

کیفیت پویای عشق در همین تضاد است که از نیازبه غلبه بر جدایی بر میخیزد و به

وحدت منتهی میشود.زندگی فقط دارای یک معنا است و آن خود زندگی کردن است.

آینده متعلق به آزاد مردان خواهد بود.انسان سرشار از دلیری و نیکی است در روزگار

پرآشوب با همه ی شکستها

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:35 ق.ظ

khoda ba ma hamin karo mikone
dar harf azadim dar amal zire jabr

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد